خانه‌ی شاد
پروژه های خانه، زبان مشترک ما – مهر ۱۴۰۴
انتشارات آمال

خانه‌ی شاد

ملیکا امیرمجاهدی من ملیکا هستم و همیشه به «گرما و صمیمت خانه» فکر می‌کنم. برایم مهم نیست خانه بزرگ باشد یا کوچک، دیوارهایش نو باشد یا قدیمی؛ مهم این است که آدم‌ها در آن با هم دوست باشند، کنار هم بخندند و احساس آرامش داشته باشند. به نظر من خانه‌ای

ادامه مطلب »
شروعی تازه
پروژه های خانه، زبان مشترک ما – مهر ۱۴۰۴
انتشارات آمال

شروعی تازه

زهرا فیوج، زهرا تاجیک، سعیده افضلی ما همیشه دوست داشتیم در کلاس‌هایی شرکت کنیم که با علاقه و استعدادهای خودمان هماهنگ باشد. برایمان کلاس‌های مختلفی فراهم می‌شد و ما بابتش خیلی خوشحال و سپاسگزار بودیم، اما بعضی‌وقت‌ها مجبور بودیم در کلاس‌هایی شرکت کنیم که انتخاب خودمان نبود و از آن‌ها

ادامه مطلب »
دختران خودساخته
پروژه های خانه، زبان مشترک ما – مهر ۱۴۰۴
انتشارات آمال

دختران خودساخته

نازنین زینب محمدی، ستایش غلامی، فاطیما دبستانی، فاطیما بهپوری مدت‌هاست که ما چهار نفر به یک آرزو فکر می‌کنیم: اینکه خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، شبیه خودمان باشد. دوست داریم حتی چیزهای کوچکی مثل رنگ پرده‌ها، طرح روتختی یا جای وسایل را خودمان انتخاب کنیم. ما معتقدیم انتخاب‌های کوچک

ادامه مطلب »
شروعی تازه دختران خودساخته نوشتن برای زیستن
پروژه های خانه، زبان مشترک ما – مهر ۱۴۰۴
انتشارات آمال

نوشتن برای زیستن

سعیده افضلی، حمیرا رمضانی مدتی است که به این موضوع مهم فکر می‌کنیم که چرا بعضی‌وقت‌ها بچه‌ها در خانه با هم ناسازگار می‌شوند و نمی‌توانند کنار هم زندگی خوبی داشته باشند؟ فکر کردیم شاید بشود راهی پیدا کرد تا رابطه‌ها بهتر و دل‌ها به هم نزدیک‌تر شوند. پس تصمیم گرفتیم

ادامه مطلب »
از بذر تا زندگی
پروژه های خانه، زبان مشترک ما – مهر ۱۴۰۴
انتشارات آمال

از بذر تا زندگی

ساحل بالست، هانیه بیرده، زهرا آجودانی ما دلمان می‌خواست خانه‌مان پر از زندگی و شادی باشد. فکر کردیم چه‌کار می‌توانیم بکنیم تا وقتی کسی به خانه نگاه می‌کند، احساس خوبی پیدا کند. تصمیم گرفتیم با کاشتن نعنا، توت‌فرنگی، گوجه و فلفل باغچه خانه را زنده کنیم. برای شروع به یک

ادامه مطلب »
زنان پیشرو
پروژه های خانه، زبان مشترک ما – مهر ۱۴۰۴
انتشارات آمال

زنان پیشرو

دریا پارسا من همیشه دوست داشتم کارهایی انجام بدهم که بعضی‌ها می‌گویند «مردانه» است. اما به نظر من هیچ کاری مخصوص دخترها یا پسرها نیست؛ هر کسی می‌تواند هر رؤیایی را دنبال کند. کتاب «زنان پیشرو» را خواندم که درباره‌ موفقیت زنان در شغل‌هایی بود که به نظر همه مردانه

ادامه مطلب »
نویسندگان کوچک
پروژه های خانه، زبان مشترک ما – مهر ۱۴۰۴
انتشارات آمال

نویسندگان کوچک

رها سابکی، حلما فیوج، نرجس حاج‌حسینی، فاطمه زهرا پورشیخعلی و درسا عباس‌زاده ما پنج نفر دلمان می‌خواست قصه‌هایی درباره‌ی «خانه» بسازیم، خانه‌هایی که هر کدام رنگ و شکل زیبایی داشته باشند. دفترهایمان را باز کردیم و قصه نوشتیم و نقاشی کشیدیم: یکی خانه‌ای روی ابرها کشید، دیگری خانه‌ای با استخر

ادامه مطلب »
زندگی ما و گل‌ها
پروژه های خانه، زبان مشترک ما – مهر ۱۴۰۴
انتشارات آمال

زندگی ما و گل‌ها

زینب تاجیک، الهام آذرپیرا، هانیه رمضانی و بنیتا حسن‌زاده. ما چهار دختر یازده‌، دوازده‌ساله یک روز گوشه‌ی حیاط نشستیم و فکر کردیم که: «چرا خانه‌ی ما پر از گل و رنگ نباشد؟ چرا اینجا بوی زندگی ندهد؟» ما تصمیم گرفتیم رویای کوچکمان را به حقیقت تبدیل کنیم. با شوق به

ادامه مطلب »
گروه نمایشی Happy Home
پروژه های خانه، زبان مشترک ما – مهر ۱۴۰۴
انتشارات آمال

گروه نمایشی Happy Home

زهرا پلاشی‌، محدثه سبحانی، فاطمه طاهری، محدثه کاشی، هنگامه مهربان، ستایش حیدریان، گلناز بوداغیان، ساحل بالست ما می‌دانیم که در هر خانه‌ای، وقتی چند نفر کنار هم زندگی می‌کنند، گاهی بحث و اختلاف پیش می‌آید. این طبیعی است، اما ما نمی‌خواستیم این اختلاف‌ها باعث دلخوری شود. برای همین دنبال راهی

ادامه مطلب »
دنیای کوچک من
پروژه های خانه، زبان مشترک ما – مهر ۱۴۰۴
انتشارات آمال

دنیای کوچک من

سوگند نادری «دنیای کوچک من» نام پروژه‌ی من است؛ دنیایی که روی پارچه‌ها نشسته و با همه تقسیم می‌شود. من دختری هستم پر از رنگ و خیال. از وقتی سوزن و نخ را به دست گرفته‌ام، انگار زبانی تازه برای حرف زدن با دنیا پیدا کرده‌ام. هر بار که نخ

ادامه مطلب »
خانه‌های قدیمی یا کلاسیک
پروژه های خانه، زبان مشترک ما – مهر ۱۴۰۴
انتشارات آمال

خانه‌های قدیمی یا کلاسیک

فاطمه عشایری، فاطمه محمدی ما هر بار که از کنار خانه‌ای قدیمی در کوچه‌های تهران رد می‌شدیم، دلمان می‌لرزید. چیزی در آن پنجره‌های چوبی و دیوارهای کاه‌گلی بود که پایمان را شل می‌کرد. چرا خانه‌های قدیمی این‌قدر گرم و صمیمی‌اند؟ چرا وقتی واردشان می‌شوی، انگار با تو حرف می‌زنند؟ این

ادامه مطلب »
با هم خیال کنیم
پروژه های خانه، زبان مشترک ما – مهر ۱۴۰۴
انتشارات آمال

با هم خیال کنیم

معصومه بهرامی من همیشه دختری خیال‌پرداز و خلاق بودم. وقتی همه درباره «خانه» حرف می‌زدند، من ناگهان از زاویه‌ای متفاوت به موضوع نگاه ‌کردم: اگر خانه مثل بدن ما باشد، چه؟ اگر هر اتاق، هر دیوار و هر دروازه، شبیه یکی از اعضای بدن ما باشد، چه؟ این فکر ساده،

ادامه مطلب »
آزادی
پروژه های خانه، زبان مشترک ما – مهر ۱۴۰۴
انتشارات آمال

آزادی

مرجان پاشازاده، هستی صحراگرد ما دو نفر همیشه چشممان به برج آزادی تهران بود و هر وقت از دور آن بنای باشکوه را می‌دیدیم، انگار با آن قوس‌های زیبایش برایمان دست تکان می‌داد و می‌گفت: «من نماد ایرانم». برای ما، برج آزادی فقط یک ساختمان نبود، نمادی از هویت، ریشه‌ها

ادامه مطلب »