اهمیت بازخورد در آموزش و یادگیری

اهمیت بازخورد در آموزش و یادگیری

در دنیای پیچیده و پویای آموزش، یادگیری فرایندی مستمر با چالش‌ها و فرصت‌های فراوان است. چه در کلاس‌های درس سنتی، چه در محیط‌های دیجیتال امروزی، آنچه تعیین‌کننده کیفیت و اثربخشی یادگیری است، توانایی ایجاد ارتباط مؤثر بین آموزش‌دهنده و آموزش‌گیرنده است و در قلب این ارتباط حیاتی، پدیده کلیدی بازخورد (Feedback) می‌تواند مسیر یادگیری را متحول کند یا به انحراف بکشاند.

بازخورد را نه فقط ابزاری برای ارزیابی آموزشی، که می‌توان پل ارتباطی میان عملکرد امروز و پیشرفت در آینده دانست. به عبارت دیگر، می‌توان گفت بازخورد زبانی است که مسیر رشد و تعالی را برای یادگیرنده ترسیم می‌کند. زمانی که بازخورد به‌‌درستی طراحی و اجرا می‌شود، به جرقه‌ای برای تحول و زمانی که نادیده گرفته یا به شکل نادرست ارائه می‌شود، به مانعی برای پیشرفت تبدیل می‌شود.

در تعریف سیستم و تفکر سیستمی، سیستم‌های باز به نظام‌های گفته می‌شود که با محیط خود تعامل دارند. این نظام‌ها دارای ورودی (تأثیرپذیری از محیط) و خروجی (تأثیرگذاری بر محیط) هستند. زمانی که بخشی از خروجی سیستم بر ورودی آن تأثیر بگذارد، پدیده‌ای به نام بازخورد رخ می‌دهد. بازخورد ممکن است داخلی یا خارجی باشد و نقشی حیاتی در کنترل و بهبود عملکرد ایفا می‌کند.

در نظام‌های آموزشی، بازخورد یکی از ارکان اساسی یادگیری کارآمد محسوب می‌شود. این نظام‌ها ذاتاً باز هستند و از عوامل مختلفی مانند خانواده، رسانه‌ها، فناوری و شرایط اجتماعی تأثیر می‌گیرند. به زبان ساده، بازخورد آموزشی اطلاعاتی است که به یادگیرنده کمک می‌کند عملکرد خود را اصلاح کند و به هدف یادگیری نزدیک‌تر شود.

نظام‌های آموزشی امروزی، به‌عنوان سیستم‌های پیچیده و باز، در تعامل دائمی با پیرامون خود هستند. در چنین سیستم‌هایی، بازخورد مانند سکان کشتی که مسیر حرکت را تعیین می‌کند، نقش تنظیم‌ و اصلاح‌کننده را ایفا، جهت حرکت نظام آموزشی را مشخص و آن را در مسیر درست هدایت می‌کند.

با این حال، به‌رغم اهمیت انکارناپذیر بازخورد، بسیاری از نظام‌های آموزش عالی هنوز در طراحی و به‌کارگیری شیوه‌های کارآمد برای دریافت و استفاده از بازخورد چالش‌های جدی دارند. این چالش‌ها هم کیفیت یادگیری، هم انگیزه یادگیرندگان و هم اثربخشی آموزشی را کاهش می‌دهند.

متأسفانه در عمل، اشتباهات رایجی در ارائه بازخورد مشاهده می‌شود که برخی از آنها بدین شرح است:

– بازخورد کلی و نامشخص است و به یادگیرنده نمی‌گوید دقیقاً چه کاری را باید بهبود دهد.

– به زمان مناسب ارائه بازخورد توجه نمی‌شود. گاهی بازخورد آن‌قدر دیر ارائه می‌شود که اثر خود را از دست می‌دهد.

– نقش بازخورد سازنده در انگیزه‌بخشی به یادگیرنده نادیده گرفته می‌شود.

برای ایجاد یک سیستم آموزشی کارآمد، باید بازخورد را موتوری برای بهبود مستمر دانست. بازخورد مؤثر باید به‌موقع، مشخص، قابل درک و عملی باشد و تعادل مناسبی بین تشویق و اصلاح برقرار کند. تنها در این صورت می‌توان امیدوار بود که سیستم آموزشی می‌تواند نه‌ فقط به اهداف خود دست یابد، بلکه در برابر چالش‌های پیچیده محیطی نیز انعطاف‌پذیر و مقاوم باشد.

در نظام آموزشی برخی از رفتارهای ما به نتیجه مطلوب می‌رسند و برخی دیگر نه. بازخوردهای محیطی که نشان می‌دهند رفتاری که داشته‌ایم تأثیر مطلوبی داشته یا نه، برای تغییر، سازگاری و اصلاح رفتار انسان ضروری است. در واقع، وقتی یادگیری به معنای واقعی وجود دارد که بازخوردی وجود داشته باشد.

اغلب نظریه‌پردازان و متخصصان آموزش توافق دارند که بازخورد کلیدی‌ترین عامل تسهیل‌کننده فرایند یادگیری است. بازخورد به یادگیرنده نشان می‌دهد کجا قرار دارد، به کجا باید برود و چگونه می‌تواند به هدف خود نزدیک‌تر شود.

با وجود این شناخت، هنوز دیده می‌شود که در نظام آموزش عالی، بازخوردها اغلب نامنظم و بی‌موقع هستند یا اصلاً دیده نمی‌شوند. این نقص در سیستم بازخورددهی، نه‌فقط فرایند یادگیری را کند می‌کند، ممکن است به جهت‌گیری نادرست یادگیرنده‌ها هم منجر شود.

این چالش زمانی پیچیده‌تر می‌شود که به ماهیت سیستم‌های آموزشی به عنوان سیستم‌های باز توجه کنیم. همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، سیستم‌های باز با محیط خود در تعامل هستند و بازخورد نقش حیاتی در تنظیمشان دارد. وقتی سیستم آموزشی بازخورد مناسبی دریافت نکند یا نتواند بازخورد اثرگذاری ارائه دهد، قابلیت تطبیق و بهبود خود را از دست می‌دهد. یکی از راه‌های ارزیابی و دریافت بازخورد، پرسشنامه‌هایی است که برای تأثیر‌پذیری پیش و پس از آموزش تهیه می‌شوند. برای نمونه، می‌توان به کتاب افلاتات، راهنمای پایش و ارزیابی از انتشارات مؤسسه آمال اشاره کرد که برای گروه سنی خردسال تهیه شده است و راهنمایی برای دریافت بازخورد درست و اصولی است. در این کتاب ابزارهایی مانند پایش کودک، سنجش در کلاس، ارزیابی فرایند، سنجش مشارکت خانواده، ارزیابی محیط آموزش، بررسی سالانه و سنجش دوره تربیت معلم ارائه شده است که به نوعی نظارت و ارزیابی و روش جمع‌آوری داده‌های ارزیابی را آموزش و اهداف این ابزارها را شرح می‌دهد.

 

منابع:

  1. Buckingham, M., & Goodall, A. (2019). The Feedback Fallacy. Harvard Business Review.
  2. راهنمای پایش و ارزیابی افلاتات. (1403). انتشارات آمال.
  3. مقاله «تفکر سیستمی» در سایت متمم
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها